با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
انجمن گویندگان موسسه اقاقیا در سال 1390 رسما کار خود را آغاز نمود. هدف اصلی این انجمن جذب استعدادهای صدا و پرورش آنها می باشد. این وبلاگ تنها محل اطلاع رسانی از تولیدات این انجمن می باشد. تمام حقوق مادی و معنوی آثار برای موسسه فرهنگی هنری اقاقیا محفوظ است.
من انتهای ساحل را پیدا کردم. کلبه ای ساختم! کلبه ای که دَر آن به غروب و پنجره اش به طلوع باز می شد. سالهاست صدای امواج را می شمارم هیچ پری دریایی را ندیدم که در ساحل کنار روزن خاموش نیستی جان بدهد.
فانوس دوستت دارم های من قایق جسم تو را به ساحل وجودم می کشاند.
اما گرداب بی مهری های تو حائلی بین معانی دست یافتن بود.آری من انتهای ساحل را پیدا کردم،همان جایی که می گویند انسان برای نخستین بار خدا را در انعکاس آب ها دید.
همان جایی که می گویند آسمان در بطن اوست. آری همان جایی که هیچ ملوانی در آرزوی خشکی غرق نمی شود. من انتهای ساحل را پیدا کردم، نقطه ای که هیچ مسیری مقصد آن نیست و حال در این هجوم بی کسی رود خروشان اشک هایم طغیان می کند.
ماه من! سالهاست که دریا در آرزوی مد توست. نامت دریا بود و یادم نبود یک روز ساحلت را ترک میکنی.